کد مطلب:153944 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:128

شهادت بریر
بریر پس از آن كه حریف خود را از پای درآورد برخاست و چنین رجز می خواند:



انا بریر و ابی خضیر

لیس یروع الاسد عند الزأر



یعرف فینا الخیر اهل الخیر

اضربكم و لا اری من ضر



و ذاك فعل الحر من بریر

«من بریر و پدرم خضیر است كه از آواز شیر هراس ندارد - مردم خیر ما را به خوبی می شناسند و شما را می زنم و از آن دریغ ندارم كه این فعل بریر آزاده است».



بریر به حملات خود ادامه می داد و سپاهیان روباه صفت عمرسعد از نزدیك شدن با او هراس داشتند و فرار می كردند.

بریر فریاد كشید: اقتربوا منی یا قتلة المؤمنین، اقتربوا منی یا قتلة ابن بنت رسول العالمین.

«ای كشندگان مؤمنین نزدیك من بیائید، ای قاتلان پسر دختر رسول پروردگار جهانیان به من نزدیك شوید».

رضی بن منقذ عبدی نزدیك آمد و با بریر درگیر شد و ساعتی دست و پنجه نرم كردند تا آنكه بریر او را بر زمین زد و روی سینه اش نشست و می خواست او را بكشد كه كعب بن جابر ازدی از پشت سر برآمد و نیزه خود را بر پشت بریر فروكرد، بریر كه احساس نیزه نمود با دندان بینی رضی را كند لیكن بر اثر ضربات پی در پی كعب، بریر جان


به جان آفرین تسلیم و شربت شهادت نوشید.

چون بریر از فقهاء و قراء و مورد علاقه مردم كوفه بود، لذا مردم از قاتلش متنفر گردیده حتی همسر كعب سخن گفتن با او را بر خود تحریم كرد و به او گفت: علیه پسر فاطمه كمك كردی و بریر سید قراء را كشتی، به خدا قسم هرگز با تو سخن نخواهم گفت [1] .


[1] حياة الامام الحسين ج 3/ ص 207 - اعيان الشيعه ج 3/ ص 562 و 604:1 - كامل ج 4/ ص 66 - ابصار العين ص 72 - طبري ج 7 / ص 338.